کتاب «زنان دیکتاتورها»؛ چهره دیگری از دیکتاتور عراق| رازهایی از زندگی صدام
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، «زنان دیکتاتورها»، نوشته دایان داکرت، پژوهشگر، است که با ترجمه محمدعلی عسگری از سوی نشر پیدایش روانه کتابفروشیها شده است. داکرت در این اثر تلاش دارد تا جنبهای کمتر پرداخته شده از زندگی تعدادی از دیکتاتورهای قرن حاضر را به مخاطب معرفی کند؛ وجهی که همواره در هالهای از غبار قرار دارد: دیکتاتورها در زندگی شخصیشان چگونه بودهاند؟ روابط خانوادگیشان چطور بود؟ و... .
«زنان دیکتاتورها» با پرداختن به زندگی شخصی تعدادی از شخصیتهای مطرح تاریخ معاصر، کوشیده تا حدودی به این پرسشها پاسخ دهد. اسامه بن لادن، صدام حسین، استالین، هیتلر و موسولینی از جمله شخصیتهای تأثیرگذار بر تاریخ جهاناند که حالا اینبار در کتاب حاضر بدون نقابی که همواره جهانیان از آنها در ذهن خود دارند، معرفی میشوند.
بخشی از این کتاب به زندگی صدام از زاویهای دیگر میپردازد. صدام در این فصل از زبان همسران و معشوقههایش معرفی میشود. مخاطب در این بخش از کتاب با چهره دیگری از دیکتاتور عراق آشنا میشود؛ چهرهای که در پشت خشونتها و استبداد او کم و بیش پنهان و مخفی مانده است. روایتهای نقل شده در این بخش از زمانی که صدام معاون رئیس جمهور بود، آغاز و تا زمان مرگ او ادامه مییابد؛ روایتهایی که هرکدام یک وجه مشترک دارند: استبداد.
همزمان با سالروز فتح خرمشهر، مروری کردهایم بر بخشهایی از این اثر که چهرهای جدید از دیکتاتوری را به نمایش میگذارد که هشت سال انسانهای بیدفاعی را مورد ستم قرار داد و هنوز بعد از گذشت سه دهه از پایان جنگ تحمیلی، آثار آن باقی است.
در قلب صدام هیچ چیز با ارزشتر از تفنگ نبود
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: صدام بعضی از اوقات خود را با یکی از دو همسرش میگذراند و تلاش میکرد تا به طور مساوی به هریک نزدیک شود. «علما سلبی» که همسر یک خلبان است، در اینباره میگوید: «صدام به شخصیتهایی نزدیک میشد که همسران زیبا و وسوسهبرانگیزی داشتند. ابتدا با سبزههایشان میرقصید».
این نایب رئیس جمهور(زمانی که صدام هنوز رئیس جمهور نشده بود) دوست داشت با همه مردان رابطه داشته باشد. در این میان البته زنان را فراموش نمیکرد. به گفته علما «او به مردی اعتماد نمیکرد مگر اینکه از قبل به زنش اعتماد کرده باشد». در فاصله بین شک و شوخی، پیشنهاد دوستی با صدام هدیهای بود که نمیشد آن را رد کرد. او خیلیها را دعوت میکرد. از جمله دوستانش را به راسینگ کلوپ دعوت میکرد و خودش گاه به تنهایی و گاه به همراه همسرش ساجده میآمد. علما میگوید «ساجده اجتماعی نبود».
یک شب، این زن و شوهر بعد از بازگشت از مراسم شام حدود ساعت 11 شب به خانه دوستی آمدند. صدام نیز وارد سالن شد و به مدت سه ساعت درباره علاقههایش، به خصوص شکار حرف زد. همچنین درباره اصولی که به آن اعتقاد داشت. علما میگوید: «هنوز چشمهایش را به خاطر دارم. روی هر یک از ما مکث میکرد و به صورتهایمان زل میزد». در همان شب بود که به رسم دوستی تفنگش را به میزبان هدیه داد.
در قلب صدام، تفنگ از هر چیزی با ارزشتر بود. حتی بالاتر از همسر و اسبش قرار میگرفت. برای همین غالباً وقتی به شبچرانیها میرفت حتی اگر همسرش را نمیبرد، تفنگش را میبرد.
... صدام پیوسته از موفق بودن ازدواجش با ساجده تعریف میکرد. حتی کار به جایی رسیده بود که خودش را مشاور ازدواج عراقیها میدانست و به همین منظور توصیههایش را در روزنامهها منتشر میکرد تا دیگران از این راه بتوانند ازدواجهای موفق و خوشبختی داشته باشند. مجله زنان یکبار در سال 1978 این سخن او را نقل کرد که «مهمترین مسئله در یک ازدواج این است که زن احساس ستم نکند. چون او یک زن است و همسرش یک مرد!»
جنگ با ایران
در تاریخ 22 سپتامبر 1980 به بهانه یک اختلاف مرزی درباره مصب دجله و فرات رئیس جمهور عراق علیه ایران اعلام جنگ کرد. صدام تقریباً هر شب از خانه بیرون میزد. محافل جشن و سرور برقرار و مملو از آوازهخوانها و رقصندهها بود. برای او آوازهای متعددی خوانده میشد. دختران جلوی پای او میخرامیدند و با لحنی روستایی و سنتی آواز میخواندند. علما سلبی در اینباره میگوید: «ما در حالی این مراسم را ترک میکردیم که سرمان دیگر دوران پیدا کرده بود. به خصوص به خاطر آن موسیقیهای بدوی و حرفهای داغ درباره جنگ و ... صدام تمایل داشت که همه به خصوص در آن روزها دور و برش باشند».
ساعتهای پایانی زندگی دیکتاتور؛ از سیگار کوبایی تا کت و شلواری با طراحی دیور
بخشهایی از این فصل از کتاب به دستگیری، محاکمه و سرانجام ساعتهای پایانی دیکتاتور عراق اختصاص دارد. در این بخش میخوانیم: زمان دادگاه صدام نزدیک میشد. صدام تمایل داشت با چهره خوبی ظاهر شود. تلاش کرد آن تصویری را که موقع دستگیری از او پخش شده بود، کاملاً از خود دور کند. مدیریت زندان لباسی را برای او آورد که برای حضور در دادگاه بود. اما صدام آن را نپسندید. گروهان رابرت آلیس تصمیم گرفت لباس دیگری برای او تدارک ببیند که زیبا باشد. به این ترتیب صدام در حالی که لباسی با طراحی کریستین دیور داشت، برای محاکمه در دادگاه حاضر شد.
چند ماه بعد قاضی حکم نهایی را قرائت کرد. به موجب این حکم بود که صدام در تاریخ 5 نوامبر سال 2006 اعدام شد. رئیس جمهور عراق از نوشتن هر چیزی که تخفیفدهنده سنگینی این حکم باشد، پرهیز کرد.
روز آخر چند پیراهن سفید و جلیقه سیاه و یک بسته سیگار کوبایی و دفتر شعرش را جمع کرد و خواست آنها را در اختیار رغد قرار دهند. ...
«زنان دیکتاتورها» را نشر پیدایش در 549 صفحه و به قیمت 94 هزار تومان منتشر کرده است./826/د101/ب1